نظریه کشمکش رندل کالینز
کالینز از سال 1975 اعلام داشت که تاکیدش بر کشمکش جنبه ى عقیدتى ندارد. یعنى بد یا خوب بودن را که جنبه اى سیاسى پیدا کند. مد نظر ندارد بلکه آنرا بعنوان یک روانه و شاید تنها روانه ى اساسى زندگى برگزیده.
کالینز کارش را از دیدگاه فردی شروع کرد از اینرو ریشه هاى نظرى کشمکش را در پدیده شناسى مردم نگارانه نهفته مىداند. کالینز ساختارهاى اجتماعى را بیشتر به صورت الگوهاى کنش متعادل در نظر می گیرد تا به عنوان هسته هاى خارجى و الزام آور با اینهمه کنشگران را پیوسته در حال باز آفریدن سازمان اجتماعى مىبیند.
کالینز هم به مارکس و هم به وبر ایراد گرفته و با توسل به قشر بندى اجتماعى نوعى جامعه شناسى خرد را مطرح می سازد که طى آن تآکید بر جنبه هاى اجتماعى و فرهنگىوعاطفى مىتواند مشخصه ى کار وى باشد.
کالینز با توجه به سه اصل بنیادى:
1) آدمها در جهان ذهنى خود ساخته اى زندگى مى کنند
2) آدمها قدرت تآثیر گذارى یا نظارت بر تجربه ى ذهنى افراد دیگر را ندارند.
3) آدمها می خواهند مخالفان خود را تحت نظارت در آورند.
- لینک منبع
تاریخ: شنبه , 06 اسفند 1401 (12:06)
- گزارش تخلف مطلب