تفسیر گرایی و هرمنوتیک در جامعه شناسی
نگاه کلی:
تفسیرگرایی به صورت کلی برآن است تا توجه و تاکید را از تفسیر سطحی و مبتذل به سمت معنای نهایی و خالص امور (و آثار) بکشاند. تفسیر گرایی معنای امور و آثار و اعمال را، با توجه به زمینه ها و اقتضائات و شرایط همزمان آن امر یا عمل، جستجو می کند.
تاریخچه:
با عبور از قرون وسطی و از میان رفتن سیطره مسیحیت کاتولیک، کتاب مقدس از زیر سایه کلیسا خارج شد و به میان مردم آمد. در این زمان که مردم برای خواندن و فهم کتاب مقدس به آزادی رسیده بودند، نیاز به قواعدی بود تا از هرج و مرج در تفسیر پیشگیری کند و به خوانندگان، برای فهم درست و درک معنای اصلی متون راهکاری نشان دهد. شلایرماخر و ویلهلم دیلتای دو تن از دانشمندان این دوره بودند که اصول اولیه دانش هرمنوتیک را در قرن نوزدهم بنیان گذاردند. این دو معتقد بودند که یک معنای غایی و یک فهم نهایی از اثر وجود دارد؛ وظیفه مفسر است که با شناخت اثر، بررسی نشانههای درون متنی و اصلاح روش تفسیر تلاش کند تا بدان «معنای نهایی» دست یابد. دیلتای همچنین معتقد بود که برای فهم بهتر متن، باید به نیت مؤلف پی برد و دانست که او متن مورد نظر خود را به چه منظور و با چه هدفی آفریدهاست. اشکال نظریات دیلتای این است که دستیابی به قصد و نیت مولف، به جهت بعد زمان و مکان، همیشه مقدور و میسر نیست.
- لینک منبع
تاریخ: سه شنبه , 16 اسفند 1401 (02:06)
- گزارش تخلف مطلب